افزایش سرمایه بانک کشاورزی، تنها یک اتفاق مالی نیست؛ این تصمیم میتواند به یک راهبرد ملی در مسیر توسعه پایدار، ارتقای بهرهوری، کاهش هزینههای تولید و تقویت امنیت غذایی کشور تبدیل شود، اگر با شفافیت در تخصیص منابع، همافزایی نهادی و نگاه راهبردی به زنجیره ارزش همراه شود.
نقش نهادهای مالی توسعهای در شکوفایی اقتصادی کشورها بر کسی پوشیده نیست. در اقتصاد ایران، بانک کشاورزی یکی از مهمترین بازوهای تأمین مالی در بخش مولدی چون کشاورزی است؛ بخشی که هم پیوند مستقیم با سفره مردم دارد و هم نقشی تعیینکننده در اشتغال، توازن منطقهای و حفظ منابع طبیعی ایفا میکند. در چنین شرایطی، تصمیم به افزایش سرمایه بانک کشاورزی را میتوان گامی در مسیر تقویت سرمایهگذاری هوشمندانه در بطن تولید دانست؛ تصمیمی که در صورت اجرای درست، میتواند به سکوی پرتاب سرمایهگذاران خرد و کلان در بخش کشاورزی تبدیل شود.
تسهیلات بیشتر و هدفمندتر
افزایش سرمایه بهمعنای افزایش ظرفیت تسهیلاتدهی است به این معنا که بانک کشاورزی بتواند منابع بیشتری را در اختیار فعالان این حوزه بگذارد؛ اما نکته کلیدی، نه فقط در افزایش عددی منابع بلکه در شفافیت، اثربخشی و جهتگیری تسهیلات است.
اگر تسهیلات بهدرستی به حلقههای کلیدی زنجیره تولید، مثل دامداریها، مرغداریها، زنبورداریها و واحدهای فرآوری تخصیص یابد، هم هزینههای تولید کاهش مییابد و هم انگیزه برای سرمایهگذاری در بخشهای زیرساختی بالا میرود و در نتیجه، تولیدکننده با اطمینان از بازگشت سرمایه، به سمت توسعه فعالیت خود حرکت میکند.
شفافیت، حلقه مفقوده زنجیره مالی کشاورزی
یکی از گلوگاههای اساسی در نظام مالی کشور، فقدان شفافیت در فرآیند تخصیص منابع است؛ موضوعی که باعث افزایش بروکراسی، اتلاف زمان، تحمیل هزینههای غیرضروری و در نهایت کاهش اثربخشی تسهیلات میشود.
در واقع، تنها در صورتی میتوان از ظرفیت افزایش سرمایه بهدرستی بهرهبرداری کرد که نظام تخصیص تسهیلات، عادلانه، دادهمحور و بر پایه شایستگی و ظرفیت واقعی تولیدکنندگان باشد. این شفافیت، علاوه بر اینکه به کاهش هزینهها منجر میشود، سرمایهگذار را به مشارکت فعال در بخش کشاورزی ترغیب میکند.
سرمایهگذاری، شاهکلید امنیت غذایی پایدار
امنیت غذایی، یک شعار نیست؛ راهبردی ملی برای حفظ ثبات، آرامش اجتماعی و رشد پایدار است. تأمین این امنیت، بدون سرمایهگذاری در زیرساختهای تولید، ممکن نیست. افزایش سرمایه بانک کشاورزی میتواند یکی از ابزارهای مؤثر برای تحقق این هدف باشد.
اما این ابزار، در صورتی کارآمد خواهد بود که با سایر اجزای سیاستگذاری اقتصادی همچون تخصیص بهموقع ارز توسط بانک مرکزی، تسهیل واردات نهادهها از سوی وزارت جهاد، و حذف قیمتگذاریهای دستوری که تولیدکننده را در تنگنای اقتصادی قرار میدهد هماهنگ باشد.
تسهیلات بدون اصلاح ساختار، به تنهایی کافی نیست
تزریق منابع مالی، اگر با اصلاح سایر مؤلفهها همراه نباشد، ممکن است اثر معکوس داشته باشد. تولیدکنندهای که تسهیلات میگیرد، اما نمیتواند محصول خود را به قیمت واقعی بفروشد، بهجای رشد، زیر بار بدهی خم خواهد شد.
بنابراین، افزایش سرمایه بانک کشاورزی باید بهعنوان بخشی از یک بسته جامع سیاستگذاری در بخش کشاورزی دیده شود؛ بستهای که تولید، قیمتگذاری، واردات، صادرات و تأمین مالی را بهصورت یک زنجیره واحد و هماهنگ ببیند.
افزایش سرمایه بانک کشاورزی، یک فرصت طلایی برای توسعه سرمایهگذاری در تولید است؛ اما استفاده مؤثر از این فرصت، نیازمند طراحی هوشمندانه، اجرای شفاف و هماهنگی نهادی است.
اگر این مسیر با دقت و آیندهنگری پیش برود، میتواند نهتنها به افزایش تولید و کاهش هزینهها کمک کند، بلکه سرمایهگذاران بیشتری را به مزرعهها، دامداریها و گلخانههای ایران بازگرداند؛ همانجایی که امنیت غذایی آینده کشور، در گرو شکوفایی آن است.